ای دیر باوران
ما تنگنای دره بیگانه بسته ایم
با نور روی خویش
شب های بی فروغ ستم را شکسته ایم
خورشید ما
از خاور شکسته دلان میکند طلوع
اری بدین دلیل
شب ها و روز ها
اندر پی شکسته دلی ها نشسته ایم
*******
ای دیر باوران
زردی روی ما
نور از طلا و در هم و دینار برده است
در نزد استواری و ازادگی ما
سرو بلند و کاج عجب دلفسرده است
*****
ای گرگهای سخت طمع کار
دندان نشان مده که نترسیم ای عزیز
با گرگ سیرتی
ان ابروی رفته دگر بیش از ایسن مریز
ما در چراغ عشق اگر دیده ای به عقل
همچون فتیله ایم
با بیستون و عشق و خلود و وفا و نور
از یک قبیله ایم
********
ای دیر باوران
ما تنگنای دره بیگانه بسته ایم
اهل ستیز و جنگل وحسنیم و عشق و داد
هر چند خسته ایم
ما از فضای تنگ سپرده ، حساب و پول
از چنگ گرگ پیر زناکار
با لطف و عشق یار
دوریم و رسته ایم دوریم و رسته ایم .....
کلمات کلیدی:
شعر نو
شعر ها خواندم
شعر هایی مانده از تاریخ بر کاغذ
شعر هایی نو
شعر هایی کهنه اما جاو دانی را
نور های باستانی اسمانی را
راز های قرنها را جستجو کردم
چون نجستم نام های اشنایی را
با غریبان گفتگو کردم
*****
شعر ها خواندم
شعر هایی نو
مانده از گلزخمها بر یاد
مانده از شیرین و از فر هاد
شعر هایی بود بس زیبا
خاطرات رنج شاعر ها
لیک من امید ها را جستجو کردم
چون نجستم راه انان را
با همین امید خو کردم
*****
شعر هایی بود بوی کهنگی میداد
لیک بوی نور وعشق و زندگی میداد
با طریق کهنه و نو گفتگو کردم
کم کسی حرف مرا فهمید
عا قبت با عشق رو کردم
شعر گنگ نامرادانرا نمیگویم
راه پر نیرنگ و سنگ بی وفایان را نمی پویم
ای بسا گلهای بی بویی
که نشانشان را نمی پویم
کلمات کلیدی:
دیده بودی که چسان
عطر غزل می پیچید
به فضا های بلند
همه جا عطر صداقت همه جا نور امید
دور از دیو سپید
دل و دست همه گرم دور از رزن و پندار پلید
چه عجب این همه پندار پلید
همه گشتند شهید
-***
دیر بازی است مستان خفته است
سرد و نا باور و نا بارور است
و غزلها کو چید
مرد میدان و قناری
رفتند
دوره شق رمانتیک شده
غزلم خسته به خواب است اسیر
باید امشب بروم
تا مگر صبح بجایی بر سم
نا خدا کیست؟کجاست ؟
کلمات کلیدی:
ای مردم مردم
وام دارم به چمن
چه کسی وام مرا خواهد داد
همه کس میداند سرو و سپیدار چمن
سالها هست به انها مقروضم
******
ای مردم چه کسی میداند
وام سنگین مرا به
من به هر دشتی ، صحرایی
کوهی و اهویی مقروضم
در نظر بازی خود
به پر شاپرکی ، چلچله ای
چشمی و گیسویی مقروضم
من به نر گس به بنفشه ، گل سرخ
من به هر یاسمنی نسترنی مقروضم
من به هر رعنایی
به نسیمی ،سخنی ، اوایی
من به شما مقروضم
ای قدمهلتان مردانه
ای محبتها تان افسانه
چشمتان یک دنیا معنی
من به شما مقروضم
******
چه قدر سخت است این مدیونی
زیر باری سنگین کمرم میشکند
بازوانم بی جان
اشک راه بصرم میشکند
*****
من مقروضم به یکی پرتو نور
من به هر سنگ صبور
من به خورشید و ستاره
من به قمری و قناری به همه مقروضم
چه کسی وام مرا خواهد داد
کلمات کلیدی:
از این قوم دغل الله اکبر
ز کردار و عمل الله اکبر
که حنظل کرده این عمر دو روزه
به این شهد و عسل الله اکبر
این که دین نیست بلکه حمالی
بتر از ساحری و رمالی
همه عمرت تلاش یعنی چه
روز و شب در معاش یعنی چه
فلک با مو نمیدونین چها کرد
دل زار مرا هم مبتلا کرد
شده خاکستر و اتش نصیبم
دو دست دشمن ما را طلا کرد
مرا لبخند تو فر مانروا کرد
دو مشتم پیش لبخند تو واشد
به تو بازم همه عمر و جوانی
همه گویند او حاجت روا شد
همون روزی که چشمان تو واشد
تمام درد های من دوا شد
همون چشمای شاد و قوس ابرو
برای جون و ایمونم بلا شد
زدم زار و نگاه مو نکردی
نظر بر اشک و اه مو نکردی
شدم دیوونه و سر در گریبون
کلمات کلیدی: