سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
انانکه به جمع مال مشغولند
و یا دلبستگان پست و راحت ها که مسئولند
و یا پیوستگان قدرت شیطانی ملعون امریکا
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
ان خمیازه های تنبل دور از حقیقت های روحانی
همان مستکبران شیک دزد بی فرجام
همان از حق گریزان شریر بی خبر از خود
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
انانکه به تزویر و ریا اعشته پیکر را
زمین بوسان قدرهای ناپاک پشیمانی
تملق گوی تندیس تفرعنهای طولانی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
شبگردان دشت بی سر انجامی
و یا مستان کوی هرزه گردی های پنهانی
و یا رنجور از رسوایی و مستی و بدنامی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
رهپویان کوی تنگ بی دینی
خماران عبوس تلخ بدبینی
خریداران دود و بنگ و چرس و شیشه و افیون
سیه کاران نیرنگ و فسون و نا خود اگاهی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
دلسردان بد ایین و بی پیکر
غلامان چک و یاقوت و سیم و زر
غلام میز و امکانات و پست و جایگاه و نوکر شهوت
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
ویران دره های جهل و نامردی
جفاجویان مست قدرت و شهرت
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت ....
کلمات کلیدی:
ارزو 2
حتی مرده ها هم ارزو دارند
انها به خواب زنده ها می ایند
تا از ارزو هایشان حرف بزنند
ان چه فردا اتفاق می افتد
ارزوی امروز و د یروز ما است
وقتی بچه هستیم ارزو هایی داریم
وقتی بزرگ میشویم با همان اهنگ حر کت میکنیم
وقتی کار می کنیم دنبال ارزو های خود میدویم
سی سا ل کار میکنیم هنوز خیلی از ارزو ها در دلمان مانده
و پس از باز نشستگی دنبال انها هستیم
تا مرگ همه در بدر بدنبال ارزو
و حتی پس از مرگ همه دنبا ل تحقق ارزو هایشان هستند
بشر از ارزو خسته و سیر و ملول نمیشود
ارزو انگیزه حر کت بشر است مهر داد عزیز ابادی 1401
کلمات کلیدی:
ارزو 1
ارزو مال انسان است مال گیاه و حیوان است
درخت ارزوی میوه دارد
حیوان ارزوی بچه
میوه و بچه یعنی حیات
اما ا نسان هزار تا ارزو دارد
و هر چه انسان بزرگتر میشود ارزو هایش هم بیشتر و بزرگتر میشود
و هر که میگوید ارزو ندارم دروغ میگوید یا اشتباه میکند
زندگی رودی است جاری
و رریایی خروشان
و ما کنار ساحل ان ارام راه می رویم
به این امید که به ارزو هایمان دست یابیم
این است و جز این نیست
حتی سنگ هم از داشتن ارزو خالی نیست
همه ما رئوزی سنگ و گل بودیم
مهرداد عزیز ابادی 1401
کلمات کلیدی:
ارزو 1
ارزو مال انسان است مال گیاه و حیوان است
درخت ارزوی میوه دارد
حیوان ارزوی بچه
میوه و بچه یعنی حیات
اما ا نسان هزار تا ارزو دارد
و هر چه انسان بزرگتر میشود ارزو هایش هم بیشتر و بزرگتر میشود
و هر که میگوید ارزو ندارم دروغ میگوید یا اشتباه میکند
زندگی رودی است جاری
و رریایی خروشان
و ما کنار ساحل ان ارام راه می رویم
به این امید که به ارزو هایمان دست یابیم
این است و جز این نیست
حتی سنگ هم از داشتن ارزو خالی نیست
همه ما رئوزی سنگ و گل بودیم
مهرداد عزیز ابادی - 1401
کلمات کلیدی:
در صحنه نه ال سی سی بیمار بود
خلقی است که حیران و گرفتار بود
کردند اگر تبرئه ان شوم لعین
بوی عفن ظلم چو مردار بود
این تبرئه نیست بلکه سالوس و ریاست
این تو طئه در مرکز اسلام بپاست
وقت است که نهضت سرو سامان گیرد
این ماه محرم است این ماه خداست
کلمات کلیدی: