باتو میخندم اما نه از دل
تو شبی شب ولی بی ستاره
تو دروغی دروغی دوباره
چشم تو بی فروغ و دلت سرد
جسم زیبا وز جان بد قواره
ابر اندیشه ات پاره ،پاره
*****
با تو میحندم اما نه ازد ل
از تو رنجیدم ای تک گل زرد
بسته دیگر به میلت عزیزم
زو دتر از سیاهی تو بر گرد
تا نراندم تراو نشد طرد
*******
با تو دیگر نه صلح و صفایی
سینه من کویری ز نفرت
کاشتی در دلم چمند سا لی
خار و زخم و دروغ و مرارت
نیست در ایندلم شاخه ای از
گل خوشبوی و رنگ محبت
*******
ما چو سگهای وحشی و زشتیم
کلبه زندان و کودک گروگان
من به تو احتیاجم فقط عشق
تو به من احتیاجت فقط نان
این نشد زندگی رنج و حرمان
*********
گلی اما گلی ز مردابی
کشتی ای در گلی نه در ابی
مجلسی مجلس عزای منی
گر چه سر در کنار میخوابی
بهر گوران شکوه مهتابی
کلمات کلیدی: