سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
شبگردان دشت بی سر انجامی
و یا مستان کوی هرزه گردی یا که بدنامی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
ره پویان کوی تنگ بد بینی
خمارانِ عبورِ تلخِ بدبینی
خریداران دود و بنگ و چرس و شیشه و افیون
سیه کارانِ نیرنگِ و فسون و نا خود اگاهی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
دلسردان بدِآیینِ بی پیکر
غلامان چک و یاقوت و سیم و زر
غلامِ میز و امکانات و پست و جایگاه و نوکرِ شهوت
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
ویران دره هایِ جهل و نامردی
جفا جویانِ مستِ قدرت و شهرت
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
آنانکه به جمع مال مشغولند
و یا دلبستگان ُپست و راحت ، صدر جویان زغم بیزار
و یا پیوستگانِ قدرتِ شیطانیِ ملعونِ امریکا
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
آن خمیازه هایِ تنبلِ دور از حقیقت های نورانی
همان مستکبرانِ شیکِ پوش ِدزدِ بی فرجام
همان از حق گریزانِ شریرِ بی خبر از خود
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
انانکه به تزویر و ریا آغشته پیکر را
زمین بوسانِ قدرتهایِ نا پاکِ پشیمانی
تملق گوی تندیسِ تفرعن یا که نا دانی
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت ......
کلمات کلیدی: