بسم الله الرحمان الرحیم
من عاشقانه شعر نمیگویم
من عابدانه دانه نمیکارم
من عارفانه درس نمیخوانم
من مخلصانه پارک نمی آیم
دیریست نامه های مرا میخوانند
تاریخ را
به جد و جهد نمیگویند
پیوند و عقد ساده نمیگیرند
}}}}}{{{{
در زیر جبر و دامنه و تابع
فریاد میزنند و نمیگریند
این ساده نیست که قرآنها
تنها ترین همیشه تاریخند
زهراچه گفت ؟ چه میدانم
در زیر یک عبا چه قدر صاف است
دنیا و آسمان و عبودیت
}}}}{{{{
من عاشقانه شعر نمیگویم
من زاهدانه عشق نمیورزم
من کاسبانه شعر نمیگویم
زیرا
فریاد من پر است ز آگاهی
پر از شکایت است و نظر خواهی
از اعتراض سرخ
آنگاه کز دهانه کاغذ لبریز میشود
چون سرب آتشین ..........
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: