سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر خداوند از نافرمانى خود بیم نمى‏داد ، واجب بود بشکرانه نعمت‏هایش نافرمانى نشود . [نهج البلاغه]
ashar

از سحر تاابدیت

ازسحرها ابدیت پیداست

میشوددوست به هر آینه شد

می‌شود دست فقیران بوسید

میشودزمزمه کرد

آه شدوقت اذ ان

درو درگاه خداوندجهان

با جماعت چه صفایی دارد

سحراز دست نباید برود

بامدادان ت آن اوج گرفت

یا سبک شدچون کاه

ازسحرها ابدیت پیداست

ازسحرها ابدیت باقی است

ازسحر تل آب یت

میشوددوست به هر آینه شد

میشوددست فقیران بوسید

می‌شود زمزمه کرد باز شد وقت اذان

درو درگاه خ آورده‌اند

با جماعت چه صفایی دارد

سحر از دست نباید برود

با مناجات ت آن اوج گرفت

یا سبک شد چون کاه

از سحر تا ابدیت پیداست

از سحر تا ابدیت باقی است

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 103/5/27:: 11:3 عصر     |     () نظر

قطره قطره 

قطره قطره فطره قطره آب میچکد

پرده پرده پرده پرده میرود کنار

 ذره ذره ذره ذره کوه های یخ که آب میشود

دسته دسته دسته دسته ذهن کودکان خراب میشود


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 102/2/28:: 8:37 صبح     |     () نظر

 

                شهر

شهر ما شهریست خفته 

 خسته 

 دود الود برپا

 خفته اندر تنگ نای لانه های تنگ انسانها 

شب ؛شبی تاریک 

خیل مردمان درخواب 

باز چوبین پیکران ؛ سبزینه برگان

 در صفی ممتد

شهر ما را شب 

 سیاهی خلوت تار نفس افتادگان را جشن میگیرند


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 102/2/28:: 8:35 صبح     |     () نظر

 

                شهر

شهر ما شهریست خفته 

 خسته 

 دود الود برپا

 خفته اندر تنگ نای لانه های تنگ انسانها 

شب ؛شبی تاریک 

خیل مردمان درخواب 

باز چوبین پیکران ؛ سبزینه برگان

 در صفی ممتد

شهر ما را شب 

 سیاهی خلوت تار نفس افتادگان را جشن میگیرند


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 102/2/28:: 8:35 صبح     |     () نظر

پیری مصیبتی است   وفایم نمیکند
دولت جوانی است تراروز گار عمر 
حتی برای رفتن و دیدار دوستان 
رفته است مادرم که چرا پیر بود و رفت
هر کار کوچکی شده صعب و گران بلی 
یارب ببخش مذنب و ما را نگاه دار  

 

 

گنجی است حیف چون که رهایم نمیکند پیری رفیق کار برایم نمیکند
 اعضای من کمک به   دو پایم نمیکند 
حالا دگر کسی که دعایم نمیکند
دیگر افاقه هیچ دعایم نمیکند                        
بخشش کسی بجز تو خطایم نمیکند

53

درس

از میان درسهایی که به ما اموختند     
علتش این است کزمسئولیت دائم بشر
کفرهمه تکذیب حق باشد نه نافهمیدنش
هم خدا را میشناسدهم ره ایمان و کفر
ازمیان درسهاییکه به ما اموختند      
درمیان درسها درس نماز/و تربیت 
یانبود اینگونه اما ادم بی معرفت    

 

درسهایی بودکزبرکردنش دشوار بود
میگریزد زان سبب کارش همه انکاربود
درحقیقت کفرهمه دوری ز استغفار بود
ترسش از بیچارگی و فقر و استکبار بود
حفظ بعضی چیز هابرما کمی دشوار بود  
گوییا از مغزوذهن ادمی فرار بود دورازمهر و محبت دور از ایثار بود


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهردادعزیزابادی 102/2/22:: 6:25 عصر     |     () نظر
<      1   2